کد مطلب:122758 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:456

مرثیه امام حسین
وقتی كه امام حسین علیه السلام جنازه ی برادر را در قبر گذاشت، این اشعار را در سوگ آن حضرت خواند:



ءادهن رأسی ام اطیب محاسنی

و رأسك معفور و انت سلیب



بكائی طویل و الدموع غزیرة

و انت بعید و المزار قریب





[ صفحه 166]



آیا موی سرم را روغن بزنم و یا موی محاسنم را با عطر خوشبو كنم، با اینكه سرت را روی خاك می بینم و تو را همچون درخت شاخ و برگ ریخته می نگرم.

گریه ام طولانی و اشكهایم روان است، و تو از ما دور شده ای ولی قبرت نزدیك است.



ای بقیع ای غملی قبرستان سلام اولسون سنه

ای ریاض روضه رضوان سلام اولسون سنه



ای حسن جان ای پوزان قلب بتول اطهری

ای قالان گونلر قباقنده او قبر انوری



ای اولان قانیله الوان جان وئرنده لبلری

اوخلانان تابوتیده نعشی سلام السون سنه [1] .



هرگز دلی ز غم چو دل مجتبی نسوخت

ور سوخت از اجنبی دگر از آشنا نسوخت



هرگز برادری به عزای برادری

در روزگار چون شه گلگون قبا نسوخت [2] .



لا حول و لا قوة الا بالله

(و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون)

نسئلك و ندعون باسمك الاعظم یا الله...

اللهم! انشد بدم المظلوم و حقه توجه الینا بما تحب و ترضی.

الهی! داد مظلوم را از ظالم بگیر.

پروردگارا! بمظلومیت امام حسن علیه السلام ما را از زیارت بقیع محروم مفرما.

آمین یا رب العالمین!



[ صفحه 461]




[1] شعر نقل از غمنامه آل محمد، ص 39.

[2] ديوان كمپاني.